شنبه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۸۹

....

حس عجیبی بود دیدنش توی جمع. دوست داشتم سرم رو بذارم روی شونه هاش ولی باید به روی خودم نمی آوردم. حس عجیب دوست داشتنی ای بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر